لقمان به فرزندش گفت : حسود را سه نشانه است : پشت سر غیبت مى کند ، رو به رو تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود . امام على علیه السلام : اَلحَسَدُ عَیبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لایَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فیمَن یَحسِدُهُ حسادت عیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد. (غررالحکم، ج2، ص164، ح2205) حسادت وقتی به وجود می آید که شخص احساس کند آنچه دارد ، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد . هیچ چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود ، مادی یا غیر مادی ! من می توانم به سرنوشت یک نفر یا به کسی که برنده یک جایزه شده حسودی کنم ، ولی به طور کل وقتی انسان حسودی می کند که آنچه که دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد .حسادت در واقع به خاطر خانه بزرگتر ، اتومبیل سریع تر و زیبایی بیشتر نیست ، بلکه انسان به خاطر این که شخص به علت داشتن چیزی مورد احترام واقع می شود ، حسادت می ورزد . امام صادق علیه السلام: قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَلِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَغتابُ إِذا غابَ وَیَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَیَشمَتُ بِالمُصیبَةِ؛ لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت مى کند، روبه رو تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود. حسود هیچ وقت فکر نمی کند آن فردی که بیشتر دارد حتماً خیلی سخت تر کار کرده ، او گمان می کند که هر موقعیت بهتری ، چه از نظر روانی یا مالی قیمتی دارد که شخص حسود هرگز حاضر به پرداخت آن نیست . اکثر افراد حسود فکر می کنند که حق آنان ضایع شده و آنها کمتر از دیگری به حقشان رسیده اند .حسودانی که می پذیرند دیگری حقش بوده که بیشتر بهره ببرد ، رنج بیشتری می کشند . این حسودان سعی می کنند با یک رفتار خشونت آمیز به فرد مورد حسادتشان حمله کنند . یعنی آنها با تمام قوا عملی انجام می دهند که طرف مقابل از امکانات بهتری که دارد لذت نبرده و به این وسیله هر آنچه باعث یادآوری عدم موفقیت او می شود نابود می کنند . امام على علیه السلام: اَلحَسودُ سَریعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛ حسود زود خشمگین مى شود و دیر کینه از دلش مى رود. حسادت یک احساس مطلق نیست ، بلکه مخلوطی است از خشونت و شکست . خشونتی که حسود احساس می کند مانع از رنج بیشتر او از شکست می شود .اگر شخص حسود جلوی خشونتش را بگیرد بیشتر از شکست رنج می کشد . چنین شخصی متوجه می شود که اگر او تمام قدرتش را هم به کار ببرد به حق دیگری نخواهد رسید . به همین دلیل فرد دچار افسردگی شدید و فلج کننده ای می شود . زیرا از خودش سؤال نمی کند که به چه وسیله ای فرد مورد نظر به خوشبختی رسیده است . امام على علیه السلام: اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛ حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند. هر انسانی باید سعی کند استعداد و امکانات فردی خودش را بیابد ؛ زیرا شخص حسود کسی است که خیلی کم در مورد خودش می داند و در حقیقت هیچ اطلاعی از توانایی های خود ندارد و به همین دلیل زندگی اش را بر اساس یک شخصیت غلط برنامه ریزی کرده و خود را با گروهی مقایسه می کند که به طبقه اجتماعی دیگری تعلق دارند و با ارزش های اخلاقی و اجتماعی متفاوتی زندگی می کنند که شخص حسود هرگز نمی تواند خودش را به آنها برساند . به همین دلیل و به احتمال زیاد ، شخص تبدیل به یک حسود عصبانی یا افسرده می شود . روش حل مشکل حسادت: برای حل مشکل حسادت در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم . باید در خودمان انگیزه ایجاد کرده و اثرات منفی حسادت را به خود یادآوری کنیم . باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم؛ منافعی مانند داشتن یک زندگی توأم با آسایش . سبکی و زشتی این ضعف و حرکات ناشی از آن را مرتب به یاد آوریم. به خودمان تلقین کنیم که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نکنیم. به نعمتها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کنیم. روی ارزشها تعمق کنیم و از خودمان بپرسیم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روی عدم دلبستگی، حسادت خودمان را فرو بنشانیم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بیندیشیم. از رقابتهای بیثمر بپرهیزیم. وقتی دچار حسادت میشویم آن را مدیریت کنیم؛ به این ترتیب که تواناییهای خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنیم و اگر نتیجهای حاصل نشد ، از روانشناس یا روانپزشک کمک بگیریم تا مشکلمان ریشهیابی و راههای رفع آن روشن شود. « حسد یکی از زشتترین و قبیح ترین خصلتهایی است که در هر جامعهای دیده میشود. عدهای همه چیز را برای خود میخواهند. از آسایش و یا پیشرفت دیگران ناراحت میشوند . خودخوری میکنند و رنج خود را به صورت آزار دادن ، بدگویی و کار شکنی کردن ابراز میکنند . به جای اینکه بکوشند تا خودشان هم پیشرفت داشته باشند ، میکوشند تا دیگران را ساقط کنند و از ارزش بیندازند . این واکنش همان حسد است که خصلتی ناپسند و نکوهیده است. کار حسد ممکن است به جایی برسد که حتی برای زوال نعمت از شخص ، محسود خود را به آب و آتش زده و او را نابود کند . چنانچه نمونهاش در داستانها و تاریخ معروف است. در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیه قابیل نسبت به برادرش هابیل بود که بر اثر انگیزه حسد چنین اتفاقی افتاد.» چند جمله ی بالا بررسی حسادت از منظر قرآن بود. از بررسی بعضی روایات متوجه می شویم که حسادت می تواند انسان را به طور کلی ازمسیر تعالی خارج کند. امام على علیه السلام: اَلحِرصُ وَالکِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ؛ حرص و تکبّر و حسادت، انگیزه هاى فرورفتن در گناهانند. امام صادق علیه السلام: اِیّـاکُـم اَن یَحسُـدَ بَعضُکـُم بَعضـاً فَـاِنَّ الکُفـرَ اَصلُه الحَسَـد؛ از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.