از الفبای فرهنگ عاشورا «وفا» است و در قاموس شهدای کربلا جایگاه بلندی دارد. وفا به معنای عمل به پیمان و ایستادگی بر سر قول و عهد و عمل به وظایف انسانی و اسلامی در قبال دیگری، بخصوص «امام» و از برترین خصلتها و نشانه جوانمردی، خداباوری، شرافت نفس و صدق و راستی است.به فرموده علی «ع»: «اشرف الخلایقالوفاء».[1] .
عاشورا، صحنه وفا از یک سو و بی وفایی از سوی دیگر بود.سید الشهدا «ع» در مسیر کوفه، پس از شنیدن خبر شهادت نمایندهاش قیس بن مسهر، با خواندن آیه «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» (احزاب/23).
مقام وفای او را بر شمرد.شب عاشورا نیز، یاران خویش را صادقترین و با وفاترین یاران معرفی کرد (لا اعلم اصحابا اوفی و لا خیرا من اصحابی...).آنان نیز در چند نبوت، وقتی امام بیعت خویش را برداشت و از آنان خواست که بروند، یکصدا اعلام وفاداری کردند و امام خویش را تنها نگذاشتند.عباس بن علی «ع» امان نامه دشمن را رد کرد و برادر را تنها نگذاشت.روز عاشورا نیز با لب تشنه به فرات رفت، اما با یاد عطش سید الشهدا و اطفال، آب ننوشید.
بر خلاف جمعی از کوفیان که بیوفایی کردند و پس از نامه نوشتن و دعوت کردن، بهجنگ آن حضرت آمدند، عدهای هم جان بر سر پیمان باختند و فدای حسین «ع» شدند: و علی الارواح التی حلت بفنائک...»[2] امام حسین «ع» در خطبههای طول راه و روز عاشورا به «غدر»، «خذلان»، «نقض عهد» «خلع بیعت»، «نکث» «غرور»، و... کوفیان اشاره کرده، آنان را بر نقض بیعت و پیمان شکنی نکوهش کرده است.
سید الشهدا «ع»، خود بر پیمان خویش با خدا وفا کرد.در زیارتنامه او به تعبیراتی همچون «اشهد انک قد بلغت و نصحت و وفیت و اوفیت»[3] بر میخوریم.از زیارتنامه حضرت عباس «ع» نیز میخوانیم: «و اشهد انک... ممن وفی ببیعته و استجاب له دعوته و اطاع ولاة امره...»[4] و عاشورائیان میثاق با خون شهدا میبندند که راه و پیامشان را فراموش نکنند.
مبادا عهد خود را واگذاریم
امام خویش را تنها گذاریم