سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بندگان هنگامی که نمی دانستند، توقف می کردند و انکار نمی کردند، کافر نمی گشتند [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :249
کل بازدید :147389
تعداد کل یاداشته ها : 200
103/9/6
12:29 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
فاطمه[200]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان بهارانه نگاهی نو به مشاوره ساده دل ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *|| کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی جبهه مقاومت وبیداری اسلامی تنهای93 سارا احمدی یه دلتنگی-یه دلنوشته-یه عکس-یه عاشق وب سایت شخصی مهران حداد__M.Hadad personal website .: شهر عشق :. ما تا آخرایستاده ایم هدهد ******ali pishtaz****** گیاهان دارویی سوره777 یامهدی شهریار کوچه ها دریایی از غم ارواحنا فداک یا زینب در آغوش خدا انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل اصلاحات نت سرای الماس عمو همه چی دان دهکده کوچک ما I AM WHAT I AM خاطرات غزلیات محسن نصیری(هامون) من و خودم... رویابین دوستانه نمی دونم بخدا موندم نیلوفر مرداب تینا!!!! •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• عاشقانه ها پسر تنها sharareh atashin عمو همه چی دان Morteza Qasemi:Violinist خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا بهار عشق دل شکسته تینا مقاله های تربیتی سکوت عاری از صداست. vagte raftan ღღღ معرکه همون قلقلک ღღღ نـــابترینـــــــــــــــــها بسیج صالحین °°FoReVEr•• معماری عاشقانه زنگ تفریح بروزترین ها سرور جزتو


آیا خداوند شر را آفریده است ؟!


روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟` دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."

استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."
استاد گفت:"در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد:"البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد:"تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."

و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.


نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود . 


94/5/6::: 12:18 ع
نظر()
وفا