
فـقـر ، چـیـزے را نـداشـتـن اسـت
ولـے آن چـیـز پـول نـیـسـت . . . غـذا و طـلا نـیـسـت
فـقـر گـرسـنـگـے نـیـسـت
فـقـر عـریـانـے هـم نـیـسـت
فـقـر هـمـان " گـرد و خـاکـے " اسـت
کـہ روے " کـتـاب آسـمـانـے " مـان در قـفـسـہے کـتـاب مـے نـشـیـنـد
تمام بیماریها از افکار سرچشمه میگیرند،
یعنی افکار ما هستند که بیماریها را تولید میکنند،
مثلأ:
سرطان؛ ناشی از نبخشیدن است،
بیماری قند؛ بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است،
سردرد؛ انتقاد از خود و ترس،
زکام؛ آشفتگی ذهنی،
درد؛ نیاز به محبت و آغوش گرم ،
فشار خون؛ مشکل عاطفی دراز مدتیست که حل نشده؛
پس باید ذهنمان را بشوییم،
دیگران را ببخشیم،
خودمان را ببخشیم بدانیم هر کسی در سطح آگاهیش عمل کرده حتی خودمان،
گذشته را رها کنیم و لباس شادی به تن کنیم،
وکارهایی را که از عهده انجام آن بر نمی آییم به خدا بسپریم،
تا از بیماریها رهایی پیدا کنیم
یادمان باشد گذشته ی کسی را جستجو نکنیم
حتی زیباترین باغچه ها را اگر شخم بزنید کرم پیدا میشود
پس پرواز کنیم آن گونه که میخواهیم وگرنه پروازمان میدهند آن گونه که میخواهند…..
روزهای خوب
آهسته آهسته می آید
و عمر من
به سرعت میرود!
زمانی میرسی
که من دیگر
از پا افتاده ام! دلتنگمممم
دختر کوچولو و پدرش از روی پلی می گذشتن. پدره یه جورایی می ترسید، واسه همین به دخترش گفت: «عزیزم، لطفا دست منو بگیر تا نیوفتی توی رودخونه.»
دختر کوچیک گفت:«نه بابا، تو دستِ منو بگیر..»
پدر که گیج شده بود با تعجب پرسید: چه فرقی می کنه؟!
دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی واسه ام بیوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم. اما اگه تو دست منو بگیری، من، با اطمینان، می دونم هر اتفاقی هم که بیفته، هیچ وقت دست منو ول نمی کنی.»
در هر رابطه ی دوستی، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست، به عهد و پیمان هاش هست. پس دست کسی روُ که دوست داری بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رُو بگیره
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست...... آواره شدن ,حکایت سختی نیست...... از پاکی اشکهای خود فهمیدم .... لبخند همیشه راز خوشبختی نیست.....
تو را دوست دارم بدون اینکه علتش را بدانم محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا