سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توانگرى در غربت چون در وطن ماندن است و درویشى در وطن ، در غربت به سر بردن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :91
بازدید دیروز :2
کل بازدید :147550
تعداد کل یاداشته ها : 200
103/9/9
2:56 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
فاطمه[200]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان بهارانه نگاهی نو به مشاوره ساده دل ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *|| کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی جبهه مقاومت وبیداری اسلامی تنهای93 سارا احمدی یه دلتنگی-یه دلنوشته-یه عکس-یه عاشق وب سایت شخصی مهران حداد__M.Hadad personal website .: شهر عشق :. ما تا آخرایستاده ایم هدهد ******ali pishtaz****** گیاهان دارویی سوره777 یامهدی شهریار کوچه ها دریایی از غم ارواحنا فداک یا زینب در آغوش خدا انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل اصلاحات نت سرای الماس عمو همه چی دان دهکده کوچک ما I AM WHAT I AM خاطرات غزلیات محسن نصیری(هامون) من و خودم... رویابین دوستانه نمی دونم بخدا موندم نیلوفر مرداب تینا!!!! •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• عاشقانه ها پسر تنها sharareh atashin عمو همه چی دان Morteza Qasemi:Violinist خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا بهار عشق دل شکسته تینا مقاله های تربیتی سکوت عاری از صداست. vagte raftan ღღღ معرکه همون قلقلک ღღღ نـــابترینـــــــــــــــــها بسیج صالحین °°FoReVEr•• معماری عاشقانه زنگ تفریح بروزترین ها سرور جزتو

 

 

روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور مکن. در این هنگام خدای برترین به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ.


95/11/20::: 9:24 ص
نظر()
  
  



                                              انس با خدا

  می گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم.

یوسف گفت: ای جوان مرد! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا

 افکنی و خود نیز بلا بینی. پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او

 بینایی اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و

به سرزنش مصریان دچار شد و من مدت ها زندانی شدم. اینک! تو تنها خدا را دوست داشته باش، تا نه بلا بینی و نه دردسر بیافرینـــی


  
  

نصیحتى از آیت الله شاه آبادى نماز جماعت که تمام شد بلند شدم و به محراب ایشان رفته و کنار ایشان نشستم. گفتم: حاج آقا من را نصیحتى کنید و نکته ای را برای من بفرمایید. ایشان فرمود: من دو نکته را به شما می گویم. هم خودت مراعات کن و به دوستان و بستگان خود نیز سفارش کن به این دو نکته عمل کنند.چون مردم از این دو نکته غافل هستند در حالیکه واقعا مشکل گشاست. اول اینکه: هر روز یکمرتبه دعای توسل را بخوان، چون مردم ارزش و عظمت این کار را نمی دانند. در حالیکه می توانند همه حوائج خود را با همین دعای توسل برآورده کنند. پرسیدم: چگونه می توانند حاجات خود را با این دعا برآورده کنند. فرمود: یک حاجت را در نظر بگیرند و برای برآورده شدن آن روزی یکبار دعاى توسل را بخوانند بعد از چند روز می بینند که دعایشان مستجاب شده و به حاجت خود رسیده اند. ایندفعه حاجت بعدی را در نظر گرفته و این بار برای این حاجت دعای توسل را بخوانند و به همین ترتیب به تدریج همه حوایج خود را برآورده می کنند. دوم اینکه: روزی 70 مرتبه سوره حمد را بخوانند که اگر چنین کنند. تمامی بیماری های خود را می توانند برطرف کنند. چرا که رسول خدا (ص) فرمود: اگر کسی از دنیا رفت و شما 7 یا 70 مرتبه سوره حمد را خواندی و او زنده شد. اصلا تعجب نکن. زیرا این اثر این سوره است. ایشان فرمود: من از روزی که این ویژگی را از این سوره دیده ام اصلا به پزشک مراجعه نکردم و به محض اینکه مریض می شدم 70 مرتبه سوره حمد آن روزم را به نیت شفای آن بیماری می خواندم و شفا می گرفتم. بنابراین من به شما توصیه می کنم که: «روزی یکمرتبه دعای توسل و 70 مرتبه سوره حمد را فراموش نکن و در طول عمرت به ایندو پایبند باش و پیش همه دوستان و آشنایان خود نیز این دو. را مطرح کن و سفارش کن هر روز انجام دهند» ایشان خود دعاى توسل را بین نماز مغرب و عشاء میخواندند.


  
  

 چهار قانون زندگی پیرمردی که احساس میکرد آفتاب عمرش لب بام است?

فرزندانش را دور خود جمع کرد وبه آنها گفت:« من از مال دنیا چیزی ندارم که برای شما

بگذارم.اما چهار قانون زندگی را برایتان فاش خواهم کرد که اگر طبق آن عمل کنید از

شادترین مردمان خواهید بود.بدانید که شادمانی نیاز اساسی انسان است.اما این چهار قانون

کدام هستند؟ نخست: هرگز از آنچه دیگران می گویند نترسید.آنها فقط در ترس و تخیل شما

 

وجود دارند.آنچه شما انجام می دهید مهم به شمار می آید.کاری را که تشخیص می دهید درست است انجام دهید،آنچنان که گویا در حضور محسوس خداوند هستید.آنگاه به خود

بگویید بگذار هر چه می خواهند بگویند. دوم: در پی چیز های مادی نباشید.شما فکر می

کنید صاحب مادیات هستید، اما در حقیقت آنها صاحب شما می شوند.هر چه بیشتر داشته

باشید آزادی شما کمتر است.هرگز آزادی خود را تسلیم نکنید و از زندگی همانگونه که

هست و پیش می آید لذت ببرید. سوم: چیزهای جدی را آسان بگیرید وچیزهای آسان را

جدی تلقی کنید.زیرا در حقیقت این کارهای آسان وسبک هستند که مهم به شمار می آیند

. چهارم: تا آنجا که می توانید بخندید وهمیشه پیش از آن که دیگران به شما بخندند? به

خودتان بخندید.در هر کس چیزهای مضحکی وجود دارد.به صورت وجودی مستقل به

خودتان بنگرید واز پذیرش کاستی ها وشکست های خود نهراسید.


  
  
داستانهای کوتاه و خواندنی از امام حسین (ع)
...محمد رسول الله می‌خواست نماز بخواند؛ تکبیر گفت.حسین هم خواست بگوید اما نتوانست...

فاطمه خواب است. حسین گریه می‌کند.

یک دفعه گهواره شروع می‌کند به تکان خوردن. 

صدای لالایی شنیده می‌شود. حسین آرام می‌گیرد.

ماجرا را که برای محمد رسول الله تعریف می‌کنند، می‌گوید: «جبرئیل بوده، جبرئیل امین»

*

*

*

حسین را فاطمه شیر نداد. نه فاطمه، نه هیچ زن دیگری.

وقتی که به دنیا آمد، فاطمه شیر نداشت که به او بدهد.

هیچ زنی هم پیدا نشد که دایه‌اش بشود.

محمد رسول الله انگشتش را در دهان حسین می‌گذاشت.

او می‌مکید و این مکیدن برای دو سه روزش کافی بود.

گوش و خون حسین می رویید از گوشت و خون محمد...

لحمهم لحمی و دمهم دمی ...

*

*

*

حسین زبان باز نمی‌کرد. کمی دیر شده بود.

محمد می‌خواست نماز بخواند؛ تکبیر گفت.

حسین هم خواست بگوید اما نتوانست.

محمد دوباره تکبیر گفت. حسین باز هم نتوانست درست بگوید.

محمد هفت بار تکبیرش را تکرار کرد تا حسین توانست بگوید الله اکبر.

از آن روز هفت تکبیر برای شروع نماز مستحب شد...

*

*

*

پیامبر-ص بچه ای را در راه دید

نشست و او را گرفت و به او اظهار لطف و مهربانی کرد

وقتی علت را جویا شدند فرمود :

من او را دوست دارم چون او فرزندم حسین را دوست دارد

زیرا دیدم وقتی حسین می‌گذشت 

خاک زیر پایش را برمی داشت و بر صورت می‌کشید

و جبرئیل به من خبر داد که او از یاران حسین در واقعه کربلا خواهد بود.

*

*

*

از به دنیا آمدن حسین ع هفت روز گذشته بود که اسماء دوباره بردش پیش محمد ص.

پدربزرگ برای نوزاد گوسفند قربانی کرد و هم وزن موهای سرش نقره صدقه داد.

اسماء باز هم گریه محمد ص را دید این بار طاقت نیاورد. نتوانست نپرسد.

پرسید: این گریه برای چیست؟ هم امروز و هم روز تولد؟

گفت : گریه می‌کنم برای نوه‌ام.

روزی می‌آید که یک عده ستمکار از بنی‌امیه او را می‌کشند...

*

*

*

اسماء نوزاد را پیچیده بود توی یک پارچه سفید.

محمد(ص) نوزاد را از او گرفت.

در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه.

اسمش را گذاشت شبیر... شبیر به عربی می‌شود حسین.

نوزاد، پسر کوچک علی بود و علی برای محمد، مثل هارون بود برای موسی.

شبیر پسر کوچک هارون بو


95/9/6::: 10:37 ص
نظر()
  
  


 

ارزش اخلاص 

1- رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند:هر کس از روی اخلاص کلمه توحید را بگوید به بهشت می رود ومراد از اخلاص این است که ((لا اله الا الله ))، او را از ارتکاب به گناه باز دارد.

منبع: ثواب الاعمال،ص 20

اخلاص در عبادات واعمال

2- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: قوام عبادت به خلوص نیت است.

منبع: فهرست غرر، ص 91و92

3- حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: هیچ عملی از تو در پیشگاه خداوند مورد قبول واقع نمی شود مگر آنرا که با خلوص انجام داده باشی.

منبع: فهرست غرر، ص 91و92

4- حضرت امام علی (علیه السّلام) در ضمن وصایای خود به حضرت حسین (علیه السّلام) فرموده اند: خوشبخت و رستگار کسی است که علم وعملش، دوستی ودشمنیش، گرفتن و رها کردنش، سخن گفتن و سکوتش، رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد برخلاف امرپرودگار قدمی بر ندارد.

منبع: تحف العقول،ص91

5- از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سوال شد که فردای قیامت نجات در چیست؟ حضرت در جواب فرمودند: نجات تنها در این است که با خداوند از در خدعه و فریب وارد نشوید که خداوند با شما خدعه نماید. زیرا هر کس با خدا خدعه کند خدا با او خدعه خواهد کرد و ایمانش را از وی سلب  می کند. کسی که با خدا خدعه می کند اگر درست بفهمد در واقع خود را فریب داده است. گفته شد یا رسول الله چگونه با خدا خدعه می کند؟ فرمودند: فریضه ای را که خداوند بدان امر فرموده انجام می دهد ولی در نیت غیر خدا را اراده می نماید. سپس فرمودند: راه تقوی در پیش گیرید و از ریا بپرهیزید که ریا شرک به خداوند است و ریاکار در قیامت به چهار اسم خوانده می شود: ای کافر، ای فاجر، ای مکار، ای زیانکار، اعمالت بر باد رفت و اجرت باطل شد.

منبع:سفینه 1، ((رأی))، ص 499

6- حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند: یک فرد عبادتی را انجام می دهد ولی در آن عمل طالب رضای الهی نیست بلکه می خواهد مردم او را به پاکی و نیکی یاد کنند و دوست دارد کار خویش را به مردم بشنواند. چنین فردی با این طرز تفکر شرک به خدا دارد.

منبع: سفینه ی 1،(رأی)، ص 499

 


95/7/29::: 10:32 ص
نظر()
  
  

 



 توبه از گناه,توبه کردن,توبه نامه

از شرایط توبه این است که واجباتی را که ترک نموده ای قضایش را بجا آوری

 

 شخصی که توبه می کند باید جسم او سختی طاعت را بچشد همانگونه که این جسم شیرینی معصیت را چشیده بود.

پیامبر اکرم (ص) : هرکس توبه کند اما دوستان بد خود را تغییر ندهد توبه نکرده است.
 
امام علی (ع) : شخصی که توبه میکند باید جسم او سختی طاعت را بچشد همانگونه که این جسم شیرینی معصیت را چشیده بود.
 
امام صادق (ع) : از شرایط توبه این است که واجباتی را که ترک نموده ای قضایش را بجا آوری.
 
امام علی (ع) : با گفتن ذکر (( استغفر و الله ربی و اتوب الیه )) و طلب آمرزش باطن خود را خوشبو و معطر سازید تا بوهای بد گناهان شما را رسوا و مفتضح نسازد.
 
جابر گوید : شنیدم حضرت باقر (ع) میفرمود : توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناه ندارد و آنکه در گناه بماند با اینکه آمرزش خواهد چون مسخرچی است. ( یعنی اینکه کسی در گناهش مانده و گناه میکند با اینکه توبه و آمرزش میخواهد باز هم به گناه خود ادامه می دهد ).
 
امام صادق (ع) فرمودند : هرکس گناهی کند هفت ساعت از روز درباره آن ( گناه ) به او مهلت دهند ( تا توبه کند ) پس اگر سه بار گفت : (( استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم )) آن گناه بر او نوشته نشود.
 
امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) فرموده است  :  هر که یکسال پیش از مرگش توبه کند خداوند توبه اش را می پذیرد سپس فرمود : یکسال هم زیاد است هرکه یکماه پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد سپس فرمود یکماه زیاد است هرکه یک هفته پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد سپس فرمود : یک هفته زیاد است هر که یک روز پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد سپس فرمود : یک روز زیاد است هرکه پیش از دیدار مرگ ( ملک الموت ) توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد.  

توبه از گناه,توبه کردن,توبه نامه

هرکس توبه کند اما دوستان بد خود را تغییر ندهد توبه نکرده است

 
امام باقر (ع) : همین که جان به اینجا رسید ( و اشاره به گلوی خود فرمود ) برای عالم ( و دانا ) توبه نباشد و برای نادان وقت توبه ( باقی ) است.
 
شیطان انسان گناهکار را در آرزوی توبه نگاه می دارد تا آن را به تاخیر اندازد تا زمانی که مرگ او در حال غفلت فرا برسد.
 
رسول خدا(ص): توبه دری دارد که پهنای آن به اندازه وسعت مشرق تا مغرب است و تا خورشید از مغرب طلوع نکند، این در بسته نمی شود.

حدیث قدسی: اگر آنهائی که به من پشت کرده اند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را می کِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.

شخصی از امام علی(ع) پرسید: بزرگترین گناه کبیره کدام است؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: مایوس و ناامید شدن از رحمت الهی.
 
رسول خدا(ص): اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان رسد و سپس توبه کنید، خداوند توبه شما را می پذیرد؛ از درگاه او ناامید نباشید.
 
حضرت باقر(ع): هرگاه مردی در شب تاریک شتر و توشه و اهل و عیالش را در بیابانی گم کند و سپس در حین تلاش برای یافتن ایشان یک مرتبه ایشان را بیابد ،چقدر خوشحال می شود پس خداوند متعال بیشتر از این شخص نسبت به بنده اش که توبه می کند و به سوی او باز می گردد ،خوشحال می شود.
 
حضرت صادق(ع): هنگامی که بنده ای توبه حقیقی کرد خداوند او را دوست  می دارد و در دنیا و آخرت گناهان او را می پوشاند و هر چه از گناهان که دوفرشته موکل بر او برایش نوشته اند از یادشان ببرد و به اعضای بدنش وحی می کند که گناهان او را پنهان کنید و به نقاطی از زمین که او در آنجا گناه کرده است فرمان می دهد که گناهان او را پنهان کنید.

حضرت رضا(ع): کسی که از گناهی توبه کند در حالی که از آن دست برنداشته و آن را بجای
می آورد همچون مسخره کننده پروردگار خویش است.


95/7/6::: 10:47 ص
نظر()
  
  

 

حدیث صلوات,تصویر صلوات

صلوات، موجب کمال دعا و استجابت آن می شود

 

 یکی از سنت های اصیل و ارزشمند الله، صلوات بر پیامبر وآل او(صلی الله علیه و اله)است . صلوات بهترین ذکر برای برآوردن حاجات ، درمان امراض و رفع گرفتاری ها ست . مسلمانان هر روز، حداقل 9 مرتبه در نماز های یومیه آن را بر زبان جاری می کنند. بیایید با ذکر صلوات ، خود را بیمه نماییم و ذکر صلوات را نصب العین خود قرار دهیم تا دعاهایمان مستجاب شود .


حضرت علی (علیه السلام) فرمود : دعایی مستجاب است که در اول و آخر آن، بر محمد و آل او (صلی الله علیه و اله) صلوات فرستاده شود .


پند های صلواتی

صلوات، بهترین هدیه از طرف خداوند برای انسان است .


صلوات، تحفه ای از بهشت است .


صلوات، روح را جلا می دهد .


صلوات، عطری است که دهان انسان را خوشبو می کند .


صلوات، نوری در بهشت است .


صلوات، نور پل صراط است .


صلوات، شفیع انسان است .


صلوات، ذکر الهی است .


صلوات، موجب کمال دعا و استجابت آن می شود .


صلوات، موجب کمال نماز می شود .


صلوات، موجب تقرب انسان است .


صلوات، رمز دیدن پیامبر در خواب است .


صلوات، سپری در مقابل آتش جهنم است .


صلوات، انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است .


صلوات، جواز عبور انسان به بهشت است .


صلوات، انسان را در سه عالم بیمه می کند .

 

حدیث صلوات,تصویر صلوات

صلوات، انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است

 

صلوات، از جانب خداوند رحمت است و از سوی فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است .


صلوات، برترین عمل در روز قیامت است .


صلوات، سنگین ترین چیزی است که در قیامت بر میزان عرضه می شود .


صلوات، محبوب ترین عمل است .


صلوات، آتش جهنم را خاموش می کند .


صلوات، زینت نماز است .


صلوات، گناهان را از بین می برد .


صلوات، فقر و نفاق را از بین می برد .


صلوات، بهترین داروی معنوی است .


چه خوب است که انسان همیشه اهل صلوات، باشد . چرا که پیامبر نیز دائم الصلوات ، بوده است.


چه خوب است که همیشه زبان انسان مشغول ذکر صلوات، باشد و فضای جامعه و محیط کار خود را معطّر به صلوات نمائیم. با ذکر صلوات، غم واندوه و حزن را از خود دور کنید .


با یک صلوات، نوری در بهشت برای خود بیا فرینید .


با یک صلوات گناهان خود را پاک وتولدی دیگر برای خود به وجود آورید .


با یک صلوات پاداش هفتادودو شهید را برای خود ثبت کنید .


حال ای برادران و خواهران گرامی ، حیف نیست که بجای صلوات با این همه ثواب و خواص خود را به اعمال بد وگفتاری که ادعا میکنیم حق است ولی نه تنها حق نیست بلکه باعث تیره شدن دلهایمان گردیده و ما را از مسیر اهل بیت دور کرده مانع روزی ودوری از خداوند می گردد . 

حدیث صلوات,تصویر صلوات

صلوات، محبوب ترین عمل است

 
 آثار صلوات
 درباره آثار و فواید صلوات، روایات بی شماری نقل شده که برخی از آنها عبارتند از :

الف(آثار اخروی صلوات)

1- آمرزش گناهان
رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس، هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد، خدا گناهان او را در همان روز یا همان شب می آمرزد.»


2- میزان در قیامت
از پیامبر اعظم(ص) روایت شده است که: «روز قیامت من میزان اعمال هستم؛ یعنی هر کسی که کفه گناهانش سنگین تر از کفه حسناتش باشد، من صلواتهایی را که برایم فرستاده، می آورم و در کفه حسناتش می گذارم، تا آن که کفه حسناتش سنگین تر شود.»


3- دیدن بهشت
پیامبر(ص) فرمود:«هر کس در هر روز هزار صلوات بر من بفرستد، از دنیا نخواهد رفت تا جای خود را در بهشت ببیند.»


4- واجب شدن شفاعت
در وصیت رسول ا...(ص) به امیر مؤمنان(ع) آمده: «یا علی !هر کس به من هر روز و هر شب صلوات بفرستد، شفاعتم بر او واجب می شود، اگرچه گناهانش از گناهان بزرگ باشد.»


5- رفع عطش قیامت
خداوند به حضرت موسی (ع) وحی کرد: ای موسی !دوست داری که عطش قیامت تو را فرانگیرد و در مواقف آن روز تشنه نباشی؟ عرض کرد. بلی، ای پروردگار جهانیان. خطاب رسید امروز در دنیا بر حبیب من صلوات بفرست تا فردا از تشنگی قیامت ایمن باشی.»

ب( آثار دنیوی صلوات)

1- دعای محجوب
از امام صادق(ع) نقل شده که «همیشه میان دعا و اجابت آن، حجاب و پرده ای می آید و حایل می شود. تا بر محمد(ص) صلوات فرستاده نشود، آن حجاب و حایل برطرف نمی شود.»


2- ادای حاجت
در روایتی پیامبر(ص) فرمودند: «صلوات فرستادن شما بر من، باعث روا شدن حاجتهای شماست و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند.»


3- رفع فقر
رسول ا...(ص) فرمود: «صلوات فرستادن، فقر را برطرف می کند.»(7)


4- رفع فراموشی
رسول خدا(ص) فرموده اند که: «هر کس چیزی را فراموش کرد، بر من صلوات بفرستد، تا آن موضوع یادش بیاید.»


5- عافیت
و باز حضرت فرمود: «هر کس یک مرتبه صلوات بفرستد، خدا عافیت را بر او می گشاید»
 


  
  

 

گناه زبان,گناه چشم,انواع گناه

خدایا بیامرز گناهانی را که پرده های عصمت را می درد

 

در کلام امام سجاد (ع) گناه هایی را که باعث تغییر نعمت و مانع استجابت دعا و پشیمانی میشوند را میخوانیم.

تاثیر گناه بر زندگی انسان
امام سجاد (ع) در کلام دلنشین خود به خوبی به آثار گناه در زندگی اشاره می کنند و عواقب آن را برای ما شرح میدهند.

بارها در دعای کمیل این جملات را زمزمه کرده ایم: خدایا بیامرز گناهانی را که پرده های عصمت را می درد(و آبروی انسان را می برد) خدایا بیامرز گناهانی را که بدبختی ها را فرو می ریزد. خدایا ببخش گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد، خدایا ببخش گناهانی را که دعای انسان را (از اجابت) حبس می کند (و باز می دارد) و خدایا ببخش گناهانی را که بلاها را نازل می کند.

بارها و بارها این پرسش هم برای خود ما مطرح بوده و هم مردم و جوانان پرسیده اند که چه گناهانی است که گرفتاری و بدبختی را در پی دارد؟ کدام گناهان است که نعمت های انسان را تغییر و باعث سلب نعمت ها می شود؟ چه گناهانی است که مانع استجابت دعاهای انسانها می شود؟ و چه گناهانی باعث نزول بلاهایی چون سیل و زلزله و خشکسالی و...می شود؟ سربسته هم جواب داده ایم که برخی گناهان عامل این بیچارگی ها است. ولی جواب قانع کننده دادن نیاز به مطالعه آثار تمامی گناهان دارد، تا یکی یکی استخراج نشود که چه گناهانی مانع استجابت دعا می شود، و کدام گناه بلاها را نازل می کند... به روایتی از سید ساجدان زین عابدان، علی بن الحسین(ع) بر خوردم که یکجا به همه این پرسشها پاسخ داده بود، و بر آن شدم که آن را در اختیار خوانندگان عزیز نیز قرار دهم.

برخی از گناهان نعمت را تغییر میدهند

الف:گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهد
خداوند آنچه از نعمت ها در زمین و اسمان است برای بهره برداری انسان آفریده است:هو الّذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که آنچه در زمین است همه را برای شما (انسان ها) آفریده.) و گاه نعمتهای ویژه را نیز به انسان عنایت می کند. ولی گاه این نعمت ها را از انسان می گیرد نه بخاطر این که نعوذباللّه خزانه الهی تمام شده باشد، که تمام شدنی نیست، و نه بخاطر بخل و امثال آن که ذات پاک او از هر عیب و نقصی مبرّا می باشد. بلکه گناهی و یا گناهانی از انسان صادر می شود که نعمت ها را از انسان می گیرد و یا تغییر می دهد، حال باید دید که کدام گناهان است که نعمت ها را تغییر می دهد و یا از انسان می گیرد.

محمد بن علی بن الحسین از احمد بن الحسن تا می رسد به ابی خالد کابلی و او می گوید:سمعت زین العابدین علی بن الحسین(ع) یقول:الذّنوب الّتی تغیّر النّعم:از امام زین العابدین شنیدم که همیشه می فرمود:گناهانی که نعمتها را تغییر می دهد (چهار تا است که) عبارت باشد از:

1 ظلم و ستم کردن به مردم
البغی علی النّاس؛ظلم و ستم کردن بر مردم(نعمت ها را تغییر می دهد) لذا حکومت و سلطنت با کفر پیشگی دوام می آورد ولی با ظلم و ستم پیشگی دوام نخواهد آورد.خصوصاً ظلم در حق افرادی که پناهی جز خداوند ندارد به سرعت برق، آه مظلوم می گیرد و نعمت را تغییر می دهد.

2 ترک عادت نیک
الزّوال عن العادة فی الخیر؛ از دست دادن عادت به کار خیر و نیک گاه انسان عادت های خوبی دارد، مانند خرج دادن برای امام حسین(ع)، کمک به فقرا، عادت به خواندن قرآن و دعا و نماز شب، ترک این عادات نیک که به راحتی به دست نیامده نعمت ها را از انسان می گیرد و یا تغییر می دهد.

3 ترک اختیار معروف
واصطناع المعروف؛ از دست دادن اختیار عمل معروف (و شناخته شده نزد عقل و شرع) ممکن است مراد ترک عادت اختیار معروف و عمل شناخته شده در نزد عقل و شرع باشد، شاید مقصود این است که امر به معروف نکند و خود بدان عمل ننماید.

4 کفران نعمت
وکفران النّعم؛ کفران نعمت نمودن. خاوند نعمتهای بیشماری به ما داده است از نعمت بعثت و امامت گرفته تا نعمت های عادی و معمولی همچون سلامتی، عقل، انواع خوردنی ها و پوشیدنی ها. کفران این نعمت ها نیز تغییر نعمت و یا زوال آن را به دنبال خواهد داشت.

5 شکر نعمت نکردن
وترک الشّکر؛ترک شکر (نعمت). برترین شکر آن است که انسان نعمت را در مسیر خودش به کار ببرد، و ترک آن به این است که در غیر مسیر صحیح استفاده کند، مثلاً جوانی را در مسیر گناه و فساد، مال را در مسیر حرام و لهو و لعب و..به کار برد.

در ادامه حضرت سجاد به آیه قرآن استناد نموده:قال اللّه تعالی انّ اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم؛خداوند نعمتهای خود را تغییر نمی دهد مگر آنکه مردم (بر اثر اعمال و رفتار و اندیشه ناسالم) در خود تغییر بوجود آورند.

استاد مطهری در ذیل آیه الیوم یئس الذین.... واخشون می گوید:فلا تخشوهم دیگر از ناحیه آنها بیمی نداشته باشید واخشون، از من بترسید. بعد از این که دینتان از بین برود یا ضعیف شود و هرچه که بر سرتان بیاید، باید از من بترسید از من بترسید یعنی چه؟ مگر خدا دشمن دین خودش است؟ نه! این آیه همان مطلبی را می گوید که در آیات زیادی از قرآن به صورت یک اصلی اساسی هست راجع به نعمتهایی که خداوند بر بنده اش تمام می کند، می فرماید:ان اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهمیا ذلک بانّ اللّه لم یک مغیّراً نعمةً انعمها علی قومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم.

مضمون اینست:خداوند هر نعمتی را که بر قومی ارزانی بدارد، آن نعمت را از آنها نمی گیرد مگر وقتی که آن مردم خودشان را از قابلیت بیندازند یعنی مگر اینکه آن مردم خودشان به دست خودشان بخواهند آن نعمت را ذایل کنند. این مطلب اساساً یک اصل اساسی در قرآن مجید است. 

گناه زبان,گناه چشم,انواع گناه

خدایا بیامرز گناهانی را که بدبختی ها را فرو می ریزد

 

ب:گناهانی که پشیمانی می آورد
پنج گناه است که پشیمانی و حسرت شدیدی را به دنبال دارد که به راحتی قابل جبران هم نیست:

1 قتل ناحق
حضرت سجاد(ع) در ادامه روایت فرمود:والذّنوب الّتی تورث النّدم قتل النّفس الّتی حرّم اللّه قال اللّه تعالی فی قصّة قابیل حین قتل اخاه هابیل فعجز عن دفنه فاصبح من النّادمین؛گناهانی که پشیمانی می آورند (یکی) کشتن نفس انسانی است که خداوند (کشتن) او را حرام کرده است.

خداوند بلند مرتبه در قصّه قابیل آن زمانی که برادرش هابیل را به قتل رساند و از دفن او عاجز شد(تا کلاغی را دید که چیزی را دفن می کند) می فرماید:(صبح کرد در حالی که پشیمان بود)

نمونه های فراوان در خاطرات زندانی ها در مجلات و روزنامه ها می خوانیم که کسانی که مرتکب قتل شده اند به شدّت پشیمان و نادم شده اند.

2 ترک صله رحم
و ترک صلة القرابة حتی یستغنوا؛ترک صله ارحام و بستگان تا آنجایی که بی نیاز شوند ترک رابطه با دوستان و خویشاوندان از گناهانی است که حسرت و پشیمانی و ندامت را به دنبال دارد که نمونه های آن را بخوبی در جامعه می توانیم مشاهده کنیم.

3 ترک نماز در وقتش
و ترک الصّلوة حتی یخرج وقتها؛ترک نماز تا وقتش بگذرد در این دنیا خصوصاً در آخرت حسرت طولانی را در پی خواهد داشت.

4 ترک وصیّت
و ترک الوصیّة؛ وصیّت نامه ننوشتن. هستند کسانی که وصیّتنامه نوشتن و یا وصیّت کردن را بد می دانند، ولی نمی دانند که ممکن است مرگ ناگهانی دامن آنها را بگیرد، وصیّت ها و دیون مردم و مظالم آنها و یا نماز و روزه قضا داشته و وصیّت به آن را ترک کرده باشد، آنگاه دچار حسرت و پشیمانی می شود.

در ادامه این فقره آمده که و ردّ المظالم؛یعنی ردّ مظالم را ترک کند. مقصود این است که گاه انسان مالی از مردم ضایع نموده که یادش رفته مربوط به چه کسی بوده است. برای این گونه موارد خوب است مالی در راه خدا داده شود به عنوان ردّ مظالم و نیّت صاحبان مال تا روز قیامت جبران حق آنها شود، ترک این مسئله نیز در قیامت پشیمانی و حسرت را به دنبال دارد.


5 زکات ندادن
و منع الزّکاة حتّی یحضر الموت و ینغلق اللّسان؛ ندادن زکات تا زمانی که مرگ فرا برسد و زبان بند آید آنگاه می شود که همین اموالی که زکاتش را نداده در اختیار دیگران قرار می گیرد و آنها از آن استفاده می کنند ولی عذاب زکات ندادن را صاحب مال باید بچشد.


  
  

?



ولادت حضرت زهرا،القاب حضرت زهرا،ولادت حضرت فاطمه(س)

حضرت زهرا (س) در روز بیستم جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد

 

تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها

فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. از القاب حضرت فاطمه (س) می توان به زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، مبارکه، بتول‌ و... اشاره کرد.

حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت فاطمه (س)، دختر حضرت محمد (ص) و خدیجه دختر خویلد است که در روز در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. درباره سال تولد حضرت زهرا(س) اختلاف نظر وجود دارد (بین 5 سال پیش از آغاز پیامبری محمد یا 2 سال پس از آن) اما نظر دیگر سال 605 میلادی یا 5 سال پیش از آغاز دعوت محمد (ص) است.

 

القاب حضرت زهرا سلام الله علیها

زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، مبارکه، بتول‌ و ...، از جمله القابی هستند که محدثان اسلامی، برای حضرت فاطمه (س)، دختر پیغمبر نوشته اند. از بین القاب حضرت فاطمه(س) لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است و گاه با او همراه می آید (فاطمه زهرا) و یا بصورت ترکیب عربی (فاطمهُ الزَّهراء). در واقع لقب زهرا از هر جهت برازندة این بانوست. حضرت فاطمه زهرا(س) چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابناک (تابان) معرفت و نمونه روشن پرهیزگاری و خداپرستی است.

 

چگونگی ولادت حضرت زهرا (س)
در مورد چگونگی تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اشاره می کنیم به حدیث مفضل از کتاب ارزشمند امالی شیخ صدوق که ماجرای ولادت حضرت فاطمه (س) را به صورت دقیق از زبان امام صادق علیه السلام نقل می نماید و ما را از بقیه سخنها و تواریخ بی نیاز می گرداند:

هنگامی که خدیجه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد، زنان مکه از وی کناره گیری کرده، رفت و آمد خود را با او قطع نمودند. خدیجه از این جهت غمگین شد تا چون فاطمه را حامله شد این جنین در شکم با خدیجه سخن می گفت و خدیجه را دلداری می داد.

 

چندی از این ماجرا گذشت تا هنگام تولد فاطمه (س) شد. خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه (س) او را کمک دهند. ولی زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت ازدواج کردی، ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد.

 

خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می برد که به ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت را که همچون زنان بنی هاشم بودند، مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. اما یکی از آن چهار زن به سخن آمده، گفت: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.

 

ولادت حضرت زهرا،زندگینامه حضرت زهرا،ولادت حضرت فاطمه(س)

از بین القاب حضرت فاطمه(س)، لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است

 

یکی از آنها طرف راست خدیجه و یکی طرف چپ او و دیگری روبروی او و چهارمی پشت سر او نشستند. در آن حال فاطمه سلام الله علیها متولد شد در حالتی که پاک و پاکیزه بود. چون روی زمین قرار گرفت، چنان نوری از او فروتابید که تمام خانه ها را نور داد و در مشرق و مغرب زمین جایی نماند مگر این که همه را روشن کرد و در آنجا تابید.

 

در آن حال ده حورالعین وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریقها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیها السلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود:
أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط؛
شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت می دهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند.

 

پس به هر یک از آن زنها سلام کرد و نام هر یک از آنها را بر زبان جاری کرد و زنان به روی او خندیدند و بشارت دادند و حورالعین نیز یکدیگر را بشارت دادند و بعضی از اهل آسمان بعضی دیگر را به ولایت آن معظمه مژده دادند و در آسمان نوری ظاهر شد که هرگز مانند آن را ندیده بودند.

 

زنها به خدیجه گفتند: ای خدیجه! این مولود را بگیر در حالتی که پاک و پاکیزه و فرخنده و برکت داده شده است در او و در نسل او. پس خدیجه او را گرفت در حالتی که خوشحال بود و سینه در دهان او گذارد و شیر جاری شد.

 

ولادت حضرت زهرا،حضرت زهرا،ولادت حضرت فاطمه(س)

حضرت زهرا (س) نزد پیامبر احترامى بسیار داشت،احترامی فراتر از احترام پدرى به دخترش

 

رشد و نمو حضرت زهرا سلام اللَّه علیها از رشد خردسالان دیگر سریعتر بود. (1)
بدین ترتیب فاطمه زهرا (س) متولد گردید و خدای تعالی این مولود با برکت را که نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله از وی در دنیا به جای ماند، به آن حضرت عنایت فرمود و خود نیز چنان که در پاره ای از تفاسیر آمده، مژده ولادت حضرت زهرا (س) را در سوره مبارکه کوثر به آن حضرت داد و برای دلداری رسول خدا و دلگرمی آن بزرگوار در برابر دشمنان سرسخت و نیرومندی چون عاص بن وائل سهمی یا ابوجهل و ابولهب که با درگذشت پسران پیغمبر او را «ابتر» و مقطوع النسل خواندند با کمال مهربانی و ملاطفت او را مخاطب ساخته فرمود:
إنا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر
به یقین ما به تو کوثر (و خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. و بدان) دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است.

 

جایگاه حضرت زهرا (س) نزد پیامبر(ص)
حضرت زهرا (س) را نزد پیامبر احترامى عظیم بود بسى فراتر از احترام پدرى به دخترش و این بگونه‏ اى بود که حیرت دیگران را بر مى‏ انگیخت پیامبر(ص) با آن همه شأن و عظمت دست دخترش را مى‏ بوسید و به گفته عایشه هرگاه که فاطمه (س) بر پیامبر وارد مى ‏شد رسول خدا به احترامش از جاى بر مى‏ خاست و پیشانى او را مى‏ بوسید. و یا در حین ورود از او جداً استقبال مى‏ کرد و یا در حین خروج از محضرش مشایعتش مى‏ فرمود.

 

در شأن وصف حضرت فاطمه (س) و در انتساب او بخودش پیامبر کلمات والا و عجیب بکار مى‏ برد. گاهى مى‏ فرمود فاطمه (س) یک شاخه گل است (ریحانه)؛ زمانى مى ‏فرمود فاطمه (س) پاره تن من است (بضعة مِنّى)، و گاهى مى ‏فرمود فاطمه (س) عزیزترین مردم به نزد من است.


گاهی نیز پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س) مى‏ فرمود هر که فاطمه (س) راشادان کند مرا شادان کرده است و هر که فاطمه (س) را بیازارد مرا آزرده است، با این اضافه که شادى و غضب من، یا محبت و آزارم، همانند محبت و آزار خداوند است، حتى در پاسخ به سؤال فاطمه (س) و على از پیامبر که کدام محبوبتر و عزیزترند فرمود فاطمة احبُّ الىَّ منک و انت یا علىُّ اعزّ علىّ منها. فاطمه (س) از تو نزد من محبوبتر است و تو اى على از فاطمه (س) نزد من عزیزتر هستی .

 ----------------------------------------------


  
  
   1   2   3   4   5   >>   >